شکفت (غار) سلمان: بالای درهای در جنوب ایذه در نقطهای که.....
به شهر مسلط است تاق بزرگی از سنگ طبیعی وجود دارد که از نظر زیبایی و عظمت خیرهکننده است. درون آن چشمه آب شیرینی جاری است و در فصول بارندگی از بالای تاق، آبشار خروشانی جاری میشود. در این محل 4 نقش برجسته از دوره عیلامیان دیده میشود. اشکفت سلمان در زمان عیلامیها و حتی تا هزارههای بعد از آن نیز مکان مقدس و نیایشگاه بوده است. برای همین به آن نیایشگاه «تاریشا» هم گفته میشود که برگرفته از نام یکی از ایزدبانوهای عیلامی است. از میان 4 سنگنگاره این منطقه دوتای آنها درون غار و دوتای دیگر بیرون از غار شکل گرفتهاند و همه آنها متعلق به یکی از شاهان محلی عیلام به نام «هانی» (2700 پیش از میلاد) است که بر آیاپیر (نام ایذه در زمان عیلامیان) حکمرانی میکرده است.
اولین نقش برجسته نیایش هانی به همراه وزیرش؛ «شورترورو» و خانواده او است. شاه در جلو ایستاده و همگی آستین کوتاه بر تن دارند و بدون کفش هستند. همسر هانی به نام «هوهین» یا «آماتنا» پشت وزیر ایستاده است. جلوی شاه یک آتشدان قرار دارد و فرزند شاه به خاطر اهمیت کمتری که نسبت به بقیه دارد، کوچکتر حجاری شده است. همه افراد از سمت چپ طراحی شدهاند و روی نگاهشان به سمت غار کوچکی است که درون اشکفت قرار دارد. با توجه به نوشتههای میخی اطراف تصاویر چنین برمیآید که هانی خواسته تصاویر خود و خانوادهاش بر کوه مقدس نقش شوند تا الهه تاریشا از آنان محافظت کند. وی در بخشهایی از این کتیبه به اعمال دینی و قربانیهایی که برای خدایان کرده اشاره میکند و از آنان میخواهد که خانواده و سرزمین او را در پناه خود نگه داشته و کسانی را که در آینده به این نگارهها آسیب بزنند یا اشیای ارزشمندی را که گویا در آن نیایشگاه قرار داده بوده به سرقت ببرند، نابود کرده و به نفرین و نیستی دچار کنند.
نقش برجسته شماره دو همانند نقش شماره یک است ولی این بار هانی به همراه همسر و پسرش ایستاده است و در حالت ایستادن آنها احترام دیده میشود. حالتی که همسر هانی دارد همانند حالتی است که مجسمه ناپیراسو همسر اونتاش گال دارد. این مجسمه 1800 کیلوگرمی در کاوشهای شوش به دست آمده است. تصویر نقش زن باوقار نشان از اهمیت زن در دوران عیلامی دارد.
نقش برجسته شماره سه در ارتفاع 3 متری بر سنگ حک شده است و کاملاً درون اشکفت قرار دارد. در کنار آن سنگ نوشتهای به خط عیلامی کنده شده است و هانی به تنهایی در حال نیایش است و برخلاف نقوش 1 و 2، پادشاه از سمت راست حجاری شده است بنابراین میتوان نتیجه گرفت فضای میانی نقش برجسته 2 و 3، مرکز نیایشگاه بوده است. این تصاویر مورد حمله یادگاریهای بازدیدکنندگان قرار گرفته و از آنجا که در زیر اشکفت رطوبت زیادی وجود دارد، به شدت آسیب دیدهاند.
نقش برجسته چهار به شدت آسیب دیده است و در آن تصویر یکی از خدایان حجاری شده است ولی جزئیات قابل تشخیص نیست. پاهای مجسمه بر روی پایهای قرار دارند و ریش بلند او به سینه میرسد.
نگارههای اشکفت سلمان از چند جهت دارای اهمیت میباشند. نخست آن که بزرگترین کتیبه به خط میخی عیلامی در این مکان نوشته شده است و دیگر آن که برای نخستین بار تصویر یک زن دوشادوش نقش یک مرد در مراسم آیینی دیده میشود. متأسفانه به دلیل فرسایش حاصل از عوامل طبیعی و انسانی و عدم محافظت صحیح، تشخیص بخشهای زیادی از این سنگنگارهها دشوار است اما با این همه باز هم میتوان شکوه آیاپیر را بر سینه کوه احساس کرد و به آن تمدن چند هزار ساله بالید. در کنار این نقوش یک ساختمان ویرانه قرار دارد و کنار آن یک غار کوچک طبیعی دیده میشود. گفته میشود این ساختمان متعلق به سلمان فارسی بوده و نیایشگاه او بوده است ولی در واقع این ساختمان به دوره اتابکان تعلق دارد. شاید دلیل این که نام این دره را اشکفت سلمان نهادهاند به خاطر تقیهای باشد که برای حفظ آثار تاریخی انجام میدادند مانند قبر مادر سلیمان یا تخت سلیمان.
اشکفت یا شِکَفت در فارسی به معنی غار و دخمه است.
غار پِبدِه: این غار یکی از مهمترین غارهای استان خوزستان است که در شمال شهرستان لالی در گسترهای عشایری در مسیر آبشار آرپناه و در کوه انبار سفید در ارتفاع 1900 متری از سطح دریا واقع شده است. آثار زندگی از 17 هزار سال پیش در این غار به دست آمده است و پروفسور رمان گیرشمن که بیش از 60 سال پیش بازدیدی از این غار داشته است مینویسد: «در بهار سال 1949 میلادی (1328 خورشیدی) ما نخستین بار در ایران، آثار بقایای انسان عهد حجر قدیم یا عصر پارینه سنگی (Paleolithic) را در حفاری غاری در تنگ پِبِدا در کوههای بختیاری واقع در شمال شرقی شوشتر، تشخیص دادیم». این غار تاریخی- طبیعی توسط گروه کوهنوردی نسیم اندیمشک و انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا به طور کامل شناسایی و نقشهبرداری شد. پس از عبور از دهانه کوچک غار، تالار برزگی قرار دارد که سقف گنبدی زیبایی دارد. دیوارهای این گنبد سفید رفنگ است و خالهایی منظم به رنگ مشکی بر آن نقش بسته است. ارتفاع تالارهای این غار 27 متر میباشد که این امر در مقایسه با ارتفاع تالارهای دیگر غارهای منطقه که بیش از 3 متر نیست، از شگفتیهای غار پبده محسوب میشود. سنگچینهایی در درون غار وجود دارد که به نظر دستساز میرسند. همچنین حفرهای بزرگ نیز در کف میانه غار وجود دارد که حوضچهای را به وجود آورده و احتمالاً کاربرد آبانبار داشته است. این غار حدود 103 متر طول دارد. نخستین دهانه ورودی غار 40/5 متر طول و 3 متر ارتفاع دارد. کمترین عرض غار 6 متر و بیشترین عرض غار 70/19 متر میباشد. نام پبده از نام طایفهای گرفته شده است که در روزگاران گذشته در این محدوده زندگی میکردند.